صدا

صدا

صدا بدون سانسور sedaIR.ir
صدا

صدا

صدا بدون سانسور sedaIR.ir

آشنایی با اندام های صوتی


آشنایی با اندام های صوتی
الف_ اندام ها و عضلات تولید کننده صوت که به فرمان دستگاه عصبی به حرکت در می آیند به ترتیب از این قرارند:

1_دستگاه تنفسی شامل شش ها (که عمل دم و باز دم به وسیله آنها انجام می شود) نای و نایژه(مسیر هوا از ریه ها به طرف حنجره).

2_عضلات و تارهای صوتی حنجره (تشکیل دهنده صدای ابتدایی).

3_حفره ها و دیواره های گلو (محل تولید حروف_تند و کند کننده صدا)

4_دهان، شامل: زبان (قسمت های جلو و عقب زبان)، فک، لب ها، لهات(زبان کوچک ) و سقف کام(نرم کام، سخت کام )

5_دندان ها و لثه ها (محل تولید حروف – لطافت بخشیدن به صدا ).

6_ مجرا و حفره های بینی (تقویت کننده صدا – تولید کننده حروف خیشومی ).

دوم : صدا چگونه تولید می شود ؟

جریان تولید صدا از این قرار است که شش ها در هر بازدم، جریان هوا را به بیرون می رانند. هوای بیرون داده شده از طریق نایژه ها و لوله نای به تدریج وارد حنجره می شود. با انقباض و انبساط عضلات حنجره، تارهای صوتی به ارتعاش در می آید و موجب می شود صدایی ساده شبیه زمزمه و ناله به وجود آید. پس از عبور هوا و امواج صوتی از حفره های گلو، دهان و بینی صدا و کلمات تشکیل و تکمیل گردیده و به صورت صوت و آهنگ منظوم یا غیر منظوم شنیده می شود.

چون در تولید صدا، تنفس نقش مهمی دارد، تمرین هایی برای تقویت نفس پیشنهاد می گردد.

سوم _تقویت نَفَس

اندام تنفسی مانند عضلات دیگر قابل تمرین و پرورش است. با ورزش و تمرین، زمان نگه داشتن نفس طولانی تر می شود و به زیبایی و کیفیت صدا می افزاید.
 
ادامه مطلب ...

شرایط گویندگی

شرایط گویندگی


دریک گوینده خوب باید چند شرط جمع باشد تا بتواند محبوبیت لازم را بین بینندگان و شنوندگان کسب نمایند.
1)شرایط جسمانی 2)شرایط تربیتی 3)شرایط روانی
یک گوینده صد در صد لازم نیست از لحاظ جسمی قوی باشد ولی اعضایی که کار گویندگی را انجام می دهند باید سالم باشند که از اهمیت زیادی برخوردار است. در مورد شرایط تربیتی مثل طرز تلفظ کلمات، حروف و اصطلاحات و دیگر شرایط بعدا سخن خواهیم گفت.
نکته اصلی و بسیار مهم در کار گویندگی تنفس یا به اصطلاح نفس کشیدن و نفس بیرون دادن (دم و بازدم) است. بیشتر گویندگان نفس کشیدن را خوب انجام می دهند ولی بازدم آنها صحیح نیست در حالیکه برای گوینده بازدم صحیح مهم است نه نفس کشیدن. بنابراین گوینده باید دائما تمرین کند تا بتواند هوای بیشتری را در سینه فرو برده و بعد به آهستگی بیرون بدهد. تمرین های زیر و اجرای دائمی آنها گوینده را به نقاط ضعف خود آشنا کرده و او را یاری می دهد تا آن نقاط ضعف را برطرف کند:
1) دو انگشت خود را در حفره دو طرف گلو قرارداده بکشید و مثل فرماندهان نظامی فرمان بدهید(ایست، به جای خود، خبرداد و ...) توجه داشته باشید که صدا زیاد هم بلند نباشد.
2) خمیازه بکشید و گلو را راحت بگذارید و نفس بکشید از یک تا 20 بشمارید. بدون اینکه صدای نفس خود را بشنوید و تا آنجا که ممکن است اعداد را بالا ببرید. یادآوری می شود تمام حروف اعداد باید گفته شود و کاملا مفهوم باشد اگر توانستید تا شماره 50 برسید شما دارای صدای خوب و مناسب و سالم برای گویندگی هستید این تمرین را هر روز ادامه دهید.
3) تمرین دو را با بالا بردن و پایین آوردن صدا تکرار کنید همچنین روی بعضی از اعداد تکیه نموده و گاهی نیز اعداد را برعکس به همان نوع تکرار کنید.
4) یک بیت شعر را انتخاب و آن را قسمت، قسمت نموده و پس و پیش کرده و بخوانید. اگر زمان خواندن قسمت های پس و پیش شده از خواندن یک چهارم شعر کامل و درست بیشتر باشد وضع تنفس شما خوب نیست و باید تمرین کنید تا به اندازه تعیین شده برسد.
5) شش حرکت اصلی(ا- ا- ا- آ- او- ای) در زبان فارسی هست.گوینده باید ترکیباتی را با حروف بوسیله این مصوتها، آورده و تمرین نمایید.
6) گوینده باید به حروف بی صدا کاملا توجه کند و آنها را به خوبی ادا نماید(حروف آخر کلمات بی صدا هستند)
7) تمرین حداقل صدا، صحبت کردن عادی گوینده نباید با گویندگی در صدا و سیما چندان تفاوتی داشته باشد گوینده با صحبت کردن خود بایستی حداقل قدرت صدای خویش را(برد صدا) بسنجد و برد صدا حداقل باید 3 متر باشد.


شایعه عجیب در خصوص پسر علی پروین

  شایعه عجیب در خصوص پسر علی پروین

بازیکن سابق تیم فوتبال پرسپولیس گفت: «آنهایی که درباره من شایعه سازی کردند را نمی بخشم.»
پارسینه به نقل از پاشگاه پرسپولیس: محمد پروین در حاشیه مراسم ترحیم درگذشت خواهر همسر علی پروین درباره شایعه ای که عصر دیروز در خصوص وی و به کما رفتنش بین برخی خبرنگاران منتشر شد اظهار داشت: «می بینید که شکر خدا صحیح و سالم هستم و باید بگویم دیروز اصلا تصادفی نداشتم که به کما رفته باشم. نمی دانم چه کسانی و با چه انگیزه هایی هر از چندگاهی برای برخی ورزشکاران چنین شایعاتی را بین خبرنگاران رواج می دهند.»

وی افزود: «به هر حال این شایعه موجب ناراحتی اطرافیانم، خانواده و بسیاری از دوستان و آشنایان شده. آنهایی که با هدف و نیت چنین شایعه ای مطرح کردند را نمی بخشم.»

لحظات اعدام فرزانه در زندان چه گذشت؟

  لحظات اعدام فرزانه در زندان چه گذشت؟

پدرشوهر سابق فرزانه درباره اینکه این ماجرا را چگونه برای نوه 8 ساله‌اش بازگو می‌کند نیز گفت: «به وقتش همه‌چیز را برای نوه‌ام می‌گویم. او از دو سالگی پیش من است و از این به بعد هم پیش خودم می‌ماند. این موضوع به خودم مربوط است که چه کار می‌کنم.»
اعتماد: سحرگاه دیروز مقابل زندان مرکزی اصفهان حرف، حرفِ مرگ و زندگی بود. طبق آنچه از قبل اعلام شده بود قرار بود فرزانه قصاص شود. پدر و مادر فرزانه شب قبل خواب به چشمان‌شان نیامده بود. آنها از چند ساعت قبل خودشان را جلوی در زندان رسانده بودند. گوشه‌یی کز کرده و منتظر بودند. دل توی دل‌شان نبود. قرار بود دخترشان تا چند ساعت دیگر اعدام شود.

پدر فرزانه مدام قدم می‌زد و کلافه بود. مادرش هم گوشه‌یی نشسته و دعا می‌خواند. آنها یک بار دیگر هم این شرایط را تجربه کرده بودند. درست یک ماه قبل هم فرزانه پای چوبه‌دار رفت اما پدر شوهرش در حالی که طناب‌دار دور گردن عروس سابقش بود یک ماه برای ادامه زندگی به او مهلت داد. پدر و مادر فرزانه امیدوار بودند این‌بار هم پدرشوهر سابق دخترشان به او فرصتی دوباره برای زندگی بدهد یا اینکه معجزه‌یی اتفاق بیفتد و دخترشان بخشیده شود.

بیم و امید یک لحظه پدر و مادر فرزانه را رها نمی‌کرد. زمان به سرعت برای‌شان می‌گذشت. چند دقیقه بعد خودرویی مقابل در زندان توقف کرد و مردی از آن پیاده شد. چهره مرد برای‌شان آشنا بود. او همان کسی بود که 11 سال قبل برای خواستگاری از فرزانه به خانه آنها رفت. او پدرشوهر سابق فرزانه بود.

مادر فرزانه با دیدن او به سال‌ها قبل رفت. زمانی که دخترش در 15سالگی لباس عروسی به تن کرد و پای سفره عقد نشست. آن روز پدر شوهر فرزانه تور سفید را از روی تازه عروسش کنار زد تا برای نخستین‌بار او را ببیند. اما این‌بار قرار بود عروسش را پای چوبه‌دار ببیند و طناب‌دار به گردنش بیندازد.

وقتی او پدر و مادر فرزانه را دید راهش را به سمت در زندان کج کرد. پدر و مادر فرزانه دوان دوان به دنبالش رفتند. پدر و مادر فرزانه به دست و پایش افتادند و شروع به التماس کردند. مادر فرزانه ضجه می‌زد تا شاید دخترش قصاص نشود. اما مرد در تصمیمش مصمم بود و خیلی سریع از جلوی آنها گذشت و وارد زندان شد.

دیگر هوا گرگ و میش شده بود. یک آمبولانس از در زندان گذشت و با بسته شدن در آهنی، شمارش معکوس آغاز شد. پدر و مادر فرزانه می‌دانستند این آمبولانس برای چه وارد زندان شده است. این نشان می‌داد تصمیم اولیای دم برای اجرای حکم جدی است. دیگر فقط یک معجزه می‌توانست از اجرای حکم جلوگیری کند. مادر فرزانه فریاد می‌کشید تا شاید دخترش در آن سوی دیوارهای بلند زندان برای آخرین مرتبه صدایش را بشنود. هیچ‌کس از داخل زندان خبر نداشت. معلوم نبود در آنجا چه اتفاقی افتاده و پدر شوهر فرزانه در آخرین لحظه چه تصمیمی گرفته است.

نور آفتاب از دیواره شرقی زندان پیدا شد اما هنوز به درستی معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است. دیگر نایی برای مادر فرزانه باقی نمانده بود. او به دیوار تکیه داده و منتظر بود تا خبری از دخترش بیاید. بالاخره با روشن شدن هوا در آهنی بار دیگر باز شد. همان آمبولانسی که ساعتی قبل وارد زندان شده بود خارج شد اما این‌بار فرزانه روی برانکارد آن آرام گرفته بود. پدر فرزانه سرش را بین دو دستش گرفته بود و اشک می‌ریخت. وقتی آمبولانس از جلوی زندان دور شد دیگر امید این زن و شوهر برای دیدن دوباره دخترشان رنگ باخت.

فرزانه دخترش را ندید
مادر فرزانه که بعد از قصاص دخترش در شرایط روحی بدی به سر می‌برد عصر دیروز درباره اجرای حکم به «اعتماد» گفت: یک روز پیش از اجرای حکم همراه شوهرم به زندان رفتیم. دخترم حال بدی داشت. گریه می‌کرد و قسم می‌خورد که بی‌گناه است.

او می‌گفت قاتل «الف» است و او مجبور شده قتل را بر عهده بگیرد. او گفت خون شوهرش ناحق ریخته شده و حالا هم خودش بی‌گناه است. دخترم روی پاهاش بند نبود و به زحمت حرف می‌زد. او می‌گفت آخرین خواسته‌اش پیش از اعدام دیدن دخترش است. او می‌گفت بعد از دستگیری فاطمه را ندیده و آخرین خواسته‌اش دیدن او است. ما هم این خواسته را به مسوولان و پدر شوهر فرزانه گفتیم اما فایده‌یی نداشت و فرزانه تا آخر هم نتوانست دخترش را ببیند»

این زن درباره اجرای مراسم قصاص نیز گفت: «من و شوهرم هر چه به دست و پای اولیای دم افتادیم فایده‌یی نداشت. آنها قبول نکردند که دخترم را ببخشند دخترم به آخرین خواسته‌اش هم نرسید.»

از اجرا شدن حکم خوشحالم
در سوی دیگر پرونده پدرشوهر فرزانه قرار دارد که به گفته خودش شخصا حکم را اجرا کرد. او که پیش از گشوده شدن این پرونده رابطه خوبی با عروسش داشت دیروز چند ساعت بعد از اجرای حکم قصاص درباره چگونگی اجرای حکم به «اعتماد» گفت: «از اینکه این حکم اجرا شد خوشحالم چرا که بالاخره حق به حق‌دار رسید.»

این مرد درباره لحظه‌یی که فرزانه را پای چوبه‌دار دید، گفت: «وقتی او را دیدم التماس و گریه می‌کرد اما کسی نبود که به حرف‌هایش توجه کند. التماس‌هایش بی‌فایده بود. او باید قصاص می‌شد. من خودم حکم را اجرا کردم.»

او درباره اینکه حالا بعد از اجرای حکم عروس سابقش چه احساسی دارد، گفت: «خوشحالم. چون عدالت اجرا شد. زمانی که پسرم را کشت باید فکر این روز را می‌کرد.»

پدرشوهر سابق فرزانه درباره اینکه این ماجرا را چگونه برای نوه 8 ساله‌اش بازگو می‌کند نیز گفت: «به وقتش همه‌چیز را برای نوه‌ام می‌گویم. او از دو سالگی پیش من است و از این به بعد هم پیش خودم می‌ماند. این موضوع به خودم مربوط است که چه کار می‌کنم.»

فرزانه که در 15 سالگی با شوهرش احمد ازدواج کرده بود متهم بود روز 10 بهمن ماه سال 86 شوهرش را در خانه‌شان واقع در اصفهان به قتل رسانده است. او در مراحل مقدماتی بازجویی اتهام قتل را برعهده گرفت و گفت چون شوهرش به او تهمت می‌زد ناخواسته دست به چنین کاری زده است. به این ترتیب با درخواست خانواده احمد از سوی قضات شعبه 17 دادگاه کیفری استان اصفهان به قصاص محکوم و این رای نیز در دیوان‌عالی کشور تایید شد.

با وجود تایید این رای، فرزانه یک ماه پیش در نامه‌یی گفت که قاتل شوهرش مردی به‌نام «الف» است. او گفت: «الف» که دوست شوهرش بود قاتل اصلی است.

فرزانه در این نامه نوشت: «روز حادثه الف به خانه‌مان آمد و در حالی که شوهرم خواب بود او را کشت. او گفت همسرش را طلاق می‌دهد تا با من ازدواج کند. او من را مجبور کرد قتل را گردن بگیرم. الف گفت که اگر خودم را به عنوان قاتل معرفی کنم به خاطر بچه‌ام قصاص نمی‌شوم. او علاوه بر این من را تهدید کرد که اگر این ماجرا را برای کسی بازگو کنم خودم و خانواده‌ام را می‌کشد. من هم از ترس قبول کردم. حالا می‌خواهم همه‌چیز را بگویم» .

با وجود این نامه به حرف‌های فرزانه توجهی نشد و سرانجام پرونده او پای چوبه‌دار بسته شد.

یادداشت کوتاه عبدالصمد خرمشاهی وکیل قاتل
اعاده دادرسی هم کارساز نشد و پرونده زندگی فرزانه مرادی همراه با پرونده اجرای حکمش همزمان مختومه شدند. در این سطور مختصر سرآن ندارم که دوباره جزییات پرونده را کالبد شکافی کنم و دنبال نواقص شکلی و ماهیتی پرونده باشم چرا که دیگر موضوع از هر حیث اعتبار امر مختومه را پیدا کرده است.

اما نکته‌یی که ناگزیر هستم دوباره و ده‌باره روی آن انگشت بگذارم طرح این سوال است که چرا فرهنگ عفو و بخشش و گذشت در جامعه ما هر روز کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود‌؟

شکی نیست که قصاص حق ولی دم بود و او از حقی که قانون به او داده بود استفاده کرد و طبعا کسی معترض اعمال حق قانونی او نمی‌تواند باشد اما جای تعجب است که چرا پدر‌شوهر فرزانه بی‌اعتنا به وساطت و درخواست ده‌ها و صدها نفر مبنی بر گذشت او از مرگ فرزانه باز عجولانه و مشتاقانه صندلی‌دار را از زیر پای فرزانه می‌کشد و راضی از گرفتن انتقام به زعم خود اعلام می‌کند که از این کار خوشحال است. چرا این همه اصرار بر عدم گذشت‌؟

‌ای کاش پدر‌شوهر فرزانه که یک بار هم چندی پیش تا پای چوبه‌دار او را برده و طعم تلخ مرگ را به او چشانده بود این‌بار از مرگ فرزانه گذشت می‌کرد و اجازه می‌داد که او دوباره به آغوش زندگی باز‌گردد... دختر 9 ساله فرزانه که شش سال پیش پدرش را در این حادثه از دست داده بود این‌بار نیز شاید با وجود میل باطنی‌اش مادرش را از دست رفته می‌بیند. به راستی پدر بزرگ او در آینده چه پاسخی به او خواهد داد؟

در اعتراض به رویکرد رسانه‌های داخلی


در اعتراض به رویکرد رسانه‌های داخلی
عذرخواهی زیباکلام از مردم اوکراین
کد مطلب : 34634
گروه سیاسی: دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در اعتراض به رویکرد رسانه های داخلی در مورد تحولات اوکراین، به مردم این کشور نامه نوشت. متن این نامه به این شرح است:
عذرخواهی زیباکلام از مردم اوکراین
بسمه تعالی
عذرخواهی صادق زیباکلام از مردم اوکراین
حضرت وزیر مختار ممالک محروسه اوکراین زید التوفیقات

با سلام و اداء احترام به حضرتعالی به نمایندگی از مملکت ابد مدت و قوی شوکت اوکراین مایل بودم تا مراتب عذر خواهی خویش را بعنوان احدی از شهروندان ایران به ملت آزاده و سربلند اوکراین بواسطه رویکرد رسانه ها و صاحبنظران حکومتی در ایران نسبت به روایت شان از تحولات کشور شما ابلاغ نمایم.

حضرت وزیر مختار، ظرف چند هفته ایی که مبارزات آزادی خواهانه ملت بزرگوار اوکراین در جریان بوده، بسیاری از کارشناسان حکومتی و رسانه های آنها بالاخص رادیو و تلویزیون دولتی ایران این مبارزات را بگونه ایی منعکس نموده اند کانه همه مجاهدت های مردم اوکراین در اصل طرح و نقشه غربیها و در راس آنان ایالات متحده اتازونی می بوده.

علیرغم آنکه روسیه با زور و نقض تمامیت خاک کشور شما و زیر پا گذاردن همه عهد و میثاق های بین المللی به کشور شما تجاوز نموده و قیام مردم شما را "کودتا و راهزنی" نامیده، مع ذالک رسانه ها و نظریه پردازان و کارشناسان دولتی در ایران سخن از طرحها و نقشه های غربی ها برای نفوذ و حضور در اوکراین می نمایند.

با اینکه دنیا شاهد بحرکت درامدن تانک های روسیه در خیابان های کریمه می باشد، مع ذالک محافل دولتی در ایران سخن از "تهدیدات نظامی ناتو علیه روسیه و مردم اوکراین" می نمایند. جناب وزیر مختار، نگاه جانبدارانه، غیر منصفانه و ناحق مسئولین رسمی و دولتمردان ما را بدل نگیرید.

آنها در راستای سیاست "نه شرقی نه غربی" وظیفه دارند تا از هر سیاست نابحق و غیر مردمی روسیه دفاع کنند و متقابلا هر حرکتی که در راستای غرب باشد را محکوم نموده و از آن تبری جویند.

بدانید که همچون مردم آزادیخواه روسیه که علیه سیاست های تجاوز کارانه کشورشان در اوکراین در خیابان های مسکو دست به اعتراض و تظاهرات زدند، دل بسیاری از مردم آزادیخواه و حق طلب ایران هم با مردم اوکراین است.