صدا

صدا

صدا بدون سانسور sedaIR.ir
صدا

صدا

صدا بدون سانسور sedaIR.ir

محمد خاتمی:بنا ندارم درکارها دخالت کنم

محمد خاتمی:بنا ندارم درکارها دخالت کنم
فضای دانشگاه باید باز و امن باشد
رییس جمهور اسبق کشورمان ، با تاکید بر این‌که دانشگاه باید خانه آزادی اندیشه و امنیت و آزادی بیان و تبادل اندیشه و بحث و فحص باشد، تصریح کرد: فضای دانشگاه باید باز و امن باشد.

به گزارش ایسنا،  سید محمد خاتمی در دیدار با وزیر و مدیران آموزش عالی دولت اصلاحات تصریح کرد: وجدانم را گواه می‌گیرم و پناه می‌برم به خدا که گزافه نگویم. در دوران مسؤولیت ما به حاکمیت یک جناح خاص نمی اندیشیدیم، بلکه حاکمیت یک رویکرد و تفکر برای پیشرفت و اعتلای کشور مورد نظر ما بود.

وی با تاکید بر این‌که شهادت می دهم بعد از مسئولیت دکتر معین در وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری که از دوران‌های بسیار خوب و دارای آثار مثبت بود، مدیریت جناب آقای توفیقی نیز مدیریت موفقی بود، گفت: ایشان نه از باند ویژه ای بودند و نه وابستگی جناحی به معنی خاص آن داشتند، بلکه ایشان را شخصیتی یافتیم که می توانستند منشاء خدمات خوبی برای کشور و نظام آموزش عالی باشند.

رییس دولت اصلاحات با تاکید بر این‌که یکی از موفقیت های دوران ما مدیریت آموزش عالی با محوریت آقای دکتر توفیقی بود، تصریح کرد: اکنون هم نظر شخص من این نیست که باندی برود و باند دیگر بیاید، بلکه انتخاب ها و انتصاب ها باید جوری باشد که آموزش عالی کشور در موقعیت و جایگاه خودش قرار بگیرد و این بخش بسیار مهم در کشور و نظام واقعاً بتواند کار خود را انجام دهد.

خاتمی با تاکید بر این‌که امروز بنایم بر این نیست که درکارها دخالت کنم، افزود: دعا می کنم که دوستان در دولت موفق شوند و انصافا گام های خوبی برداشته شده است، اما صمیمانه عرض می کنم که دولت باید مدد بگیرد از تجربه، دانش و به اصطلاح سرمایه ای که نیروهای خیرخواه جامعه اند. اگر بنا بود مشاوره به جناب آقای دکتر روحانی بدهم می گفتم جمع را در عرصه آموزش عالی، علم و فن آوری و مدیریت آن طرف مشورت قرار دهند. نه اینکه کسان دیگری شایسته نیستند، اما این دوستان کسانی هستند که درمدیریت آموزش عالی صاحب نظر و تجربه اند و خیر خواه هستند و نقشی را که آموزش عالی در پیشرفت کشور دارد می توانند درک کنند و تجربه عملی دارند و می توانند نظر بدهند و اطلاعات خوبی عرضه بدارند و تصمیمات خوبی بگیرند.

وی با یادآوری این‌که دانشگاه چنانکه از اسمش معلوم است خانه دانش است ،گفت: در دنیای امروز دانش منشاء اقتدار، ثبات و امنیت همه کشورها است یا باید باشد و دانش حاصل تفکر است. البته وقتی می گوییم دانشگاه خانه دانش است مراد بیشتر دانش به معنی جدید آن یعنیscience است. گرچه در دانشگاه علاوه بر آن الهیات و فلسفه و موضوعات و مباحث گوناگون هم مطرح می شود که شاید بعضی ها میان آنها و دانش به معنی جدیدش تفکیک قائل شوند، ولی همه اینها از مقوله دانایی هستند و بهتر است دانایی و معرفت را ملاک قرار دهیم و در مورد دانایی صحبت کنیم. حوزه علمیه و مجامع دیگری هستند که دست اندرکار امر دانایی هستند "سوفیا" که فلسفه یا "فیلسوفیا" در بر دارنده آن است یعنی دانایی و حکمت.

وی ادامه داد: سقراط می‌گفت که من دانا نیستم، بلکه دوستار دانایی و حکمت هستم. اساس فلسفه تقاطی معرفت و دانایی است و همچنان که عارف با یک نوع دانایی سر و کار دارد این دانایی گاه ناشی از شهود است و گاه برهان و تجربه است و دانایی وجه امتیاز انسان از سایر موجودات است. انسان چون صاحب تفکر است دانا و فیلسوف و دانشمند می شود. اگر دانشگاه خانه دانش است و اگر دانایی حاصل تفکر و فکر است، فکر فقط و فقط در یک محیط آزاد بروز پیدا می کند و رشد می باید و اثر می گذارد. آزادی شرط دانایی است.

خاتمی همچنین یادآور شد: منظور از آزادی آزاد اندیشیدن و با امنیت اندیشیدن و آنرا بیان کردن و به تبادل اندیشه و آگاهی پرداختن است در این صورت است که انسان و جامعه کمال پیدا می کند و خوددانایی افزایش می یابد و نقص ها از بین می رود و در دانشگاه باید شاهد چنین وضعیتی باشیم و اگر نبود ما بزرگترین شرط تحقق دانشگاه و محیط های علمی و اندیشه ای را فاقد هستیم.

رییس جمهور اسبق کشورمان با تاکید بر این‌که دانشگاه باید خانه آزادی اندیشه و امنیت و آزادی بیان و تبادل اندیشه و بحث و فحص باشد، افزود: نکته‌ای که از ده، دوازده سال پیش مطرح شد این بود که توسعه و برنامه ریزی دانش بنیاد باشد. در سیاست های اخیر اقتصاد مقاومتی هم بحمدالله دانش بنیاد بودن برنامه و توسعه نیز مورد توجه قرار گرفته است که جای تشکر دارد.

وی ادامه داد: پیشرفت در یک رشته خاص به معنی توسعه علمی نیست، در صورتی توسعه هست که همه جنبه ها باشد و بعد دانش در متن جامعه جریان پیدا کند. مثلا دست آوردهای دانشمندان در سلول های بنیادی و نانو تکنولوژی مهم است اما به تنهایی این را توسعه علمی نمی گوییم بلکه اولا رشد متوازن در همه رشته ها لازم است و ثانیا باید دست آوردها در متن مدیریت و متن جامعه پیاده شود. به هرحال رشد باید همه جانبه باشد و نیز پیشرفت های علمی در متن جامعه جاری شود، وقتی می گوییم دانش باید بنیاد پیشرفت جامعه و حکومت و کشور باشد معنی اش این است که تصمیم سازی برعهده متخصصان و دانشمندان باشد مدیریت کشور به سمت محافل دانشگاهی برود و از آنها بخواهد تصمیم سازی کند. در تمام دستگاه های مدیریتی باید اتاق فکری مرکب از دانشمندان وجود داشته باشد. در کمیسیون های مجلس هم کمیته های علمی و اتاق فکر باشد و در کل تشکیلات باید دانشمندان حضور موثر داشته باشند و تصمیم ها بر اساس نظر متخصصان، اندیشمندان و متفکران باشد.

خاتمی با تاکید بر استقلال محافل دانشگاهی، علمی و تحقیقاتی ، گفت: ما وزارت علوم را پشتیبان و حامی محافل تولید کننده علم می دانستیم نه ارباب آن. حتی اختیارات وزارت علوم داوطلبانه واگذار می شود. دانشگاه پادگان نیست، باید مستقل باشد. دانشگاه فرمان بر نیست باید فرمان ده باشد. این که در دوران ما هیأت امناء دانشگاه ها مورد اهتمام قرار گرفت (که البته امناء هم باید انسان های آگاه و کاردان باشند) و تصمیمات اساسی به عهده آن ها قرار گرفت و این که دانشگاه ها در هزینه کردن بودجه استقلال و ابتکار عمل داشتند این ها همه ناشی از این رویکرد بود که دانشگاه ها باید مستقل و دارای حرمت باشند. اصرار به انتخابی بودن هیأت های علمی، مدیران گروه ها و مدیران دانشکده ها و دانشگاه ها دقیقا با توجه به جایگاهی بود که دانشگاه می بایست داشته باشد. امری که متأسفانه در چند سال گذشته متروک ماند. بلکه انتصاب ها جای انتخاب را گرفت و امیدوارم برگردیم به همان وضع درست.

وی اضافه کرد:در موقعیت جدید هم عرض می کنم که جناب آقای دکتر روحانی رویکرد درستی به قضایا از جمله به فرهنگ و آموزش عالی داشته اند. مردم هم با اشتیاق به این رویکرد رأی داده اند و در واقع عهدی میان دولت و مردم برقرار شده است و باید با اهتمام ویژه نسبت به عملی شدن این عهد نگریست. ما نباید بگوییم کسانی که مسؤولیت به آن ها داده می شود از کدام باند و جریان هستند. البته مدیریت نباید باندی باشد، ولی آن چه مهم است این که مسؤولیت می پذیرند تا چه اندازه با دولت و شعارهای او و عهدی که میان دولت و مردم بسته شده است باور دارند و تا چه اندازه توان عملی کردن آن ها را دارند.

رییس دولت اصلاحات خاطرنشان کرد:بی تعارف بگوییم آن چه در سال های گذشته صورت گرفته است قابل قبول نیست. نمی خواهم بگویم حتما سوء نیت بوده است، ولی سوء تدبیر و دید غلط بوده است. بسیاری از استادان برجسته کنار گذاشته شده اند. کسانی نیز ایران را ترک گفته اند و عده ای هم با محدودیت های زیادی روبرو بوده اند و به جای آن ها تعداد زیادی افرادی بدون رعایت ضابطه و معیارهای (استانداردهای) لازم به دانشگاه ها تزریق شده اند و نیز انبوهی از دانشجویان فاضل و شایسته از تحصیلات تکمیلی محروم شده اند و به جای آن ها کسانی که در درجات بسیار پایین تری بوده اند امتیاز ادامه تحصیل را یافته اند. خوب آثار مخرب این وضع را باید در 5 – 6 سال دیگر ببینیم گرچه همین حالا هم تا حدودی معلوم شده است. باید دید امنیتی نادرست درمورد دانشگاه ها عوض شود. باید علم و عالم مورد اهتمام و احترام باشد. درست است که بسیاری از این امور ناشی از سیاست ها و رویکردهای نادرست بوده است، ولی بالاخره مدیرانی که بدون دغدغه این سیاست ها را نیز اجرا کرده اند این ها می توانند با دولت کنونی و با رویکردهای کنونی کار کنند. اگر می توانند بسم الله و الا نمی شود مصلحت کشور و انقلاب و دانشگاه و دانشجو را فدای ملاحظات نادرست کرد.

خاتمی با تاکید بر این‌که فضای دانشگاه باید باز و امن باشد، تصریح کرد: باید باب بحث و گفت و گو و فعالیت باز باشد. انجمن های اسلامی، انجمن های علمی و صنفی و تشکل های واقعا دانشگاهی و دانشجویی باید با امنیت فعالیت کنند، بحث کنند، نقد کنند و نشاط را به دانشگاه ها برگردانند.البته در همین مدت هم بحمدالله شاهد تغییر فضا و وضعیت در دانشگاه ها بوده ایم، همانگونه که در جامعه هم شاهد هستیم ولی باید شاهد تحول های بنیادی و با ثبات در همه جنبه ها باشیم تا امید جامعه بخصوص فرهیختگان و دانشگاهیان ما از بین نرود.

رییس جمهور اسبق کشورمان در پایان تاکید کرد:بحمدالله تاکنون هم رویکردها درست بوده و هم گام های خوبی در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مسائل خارجی برداشته شده است.امیدوارم با همت و عمق و گستردگی بیشتر شاهد بهبود بیشتر و بهتر امور باشیم.

عطاران به دیدار خاتمی رفت (+عکس)


  عطاران به دیدار خاتمی رفت (+عکس)

 رضا عطاران برنده سیمرغ بهترین بازیگر مرد از سی و دومین جشنواره فیلم فجر به دیدار سید محمد خاتمی رفت.
به گزارش  ایرنا، صفحه فیس بوک موسسه سینمایی فیلمیران اخیرا تصویری را از دیدار رضا عطاران با سید محمد خاتمی رییس جمهوری اسبق کشورمان منتشر کرده است.

خاتمی در این تصویر در حال نگارش مطلبی برای رضا عطاران است.

خاتمی: نباید برخی چون صدایشان بلندتر است، دیگران را متهم کنند

خاتمی: نباید برخی چون صدایشان بلندتر است، دیگران را متهم کنند


خاتمی: نباید برخی چون صدایشان بلندتر است، دیگران را متهم کنند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سیدمحمد خاتمی گفت: این انقلاب به جمهوری اسلامی ختم شد؛ الان چه باید بکنیم؟ الگوسازی. یعنی باید این الگو را چنان بسازیم که در آن انسان‌ها احساس امنیت کنند و رفاه و پیشرفت داشته باشند.

به گزارش ایسنا، رییس‌جمهور پیشین کشورمان در دیدار با خانواده شهدای گروه منصورون، افزود: باید عدالت بر جامعه حاکم باشد و همه زمینه‌های پیشرفت برای کشور فراهم آید. هرکس توانست این کار را بکند و در این راه گام بردارد، انقلابی راستین است. علاوه بر اینها باید در نظاممان مردم‌سالاری، آزادی، امنیت، اخلاق و معنویت - امری که متأسفانه در دنیای امروز کمتر آن را می‌بینیم - وجود داشته باشد. اگر چنین کردیم ما انقلابی هستیم و راه انقلاب را رفته‌ایم.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: منظور از اسلامی بودنِ انقلاب، این نیست که اگر کسانی به هر دلیلی گرایش و آئین دیگری دارند، محروم شوند؛ خیر. اسلامی که در انقلاب بود، زندگی را برای همه کسانی که در متن نظام زندگی می‌کنند می‌خواست.

خاتمی همچنین با بیان اینکه "انقلاب اسلامی برای تغییر وضع آمد"، به مفهوم «اصلاحات» اشاره کرد و گفت: اصلاحات یعنی نقص‌ها و رویکردهای غلط عملکردهای نادرست نقد شود، مورد ارزیابی قرار بگیرد و بر اساس معیارها و ارزش‌هایی که در انقلاب بود و ارزش‌هایی که انقلاب داشت و خواست‌هایی که ملت داشت، آنها را اصلاح کنیم.

وی در ادامه صحبت‌هایش، با تاکید بر اینکه "تذکر اصلاحی به این معناست که ارزش‌های اصیل انقلاب رعایت شود"، تصریح کرد: نباید عده‌ای باشند که به محض اینکه چیزی را نمی‌پسندند، چون امکانات دارند و صدایشان بلندتر است، دیگران را متهم به همه اتهامات کنند و حتی حق دفاع را از آنان بگیرند.

خاتمی همچنین اظهار کرد: انقلاب ما انقلاب رحمت بود، نه خشونت. تفاوت کار آن با انقلاب‌های دیگر این است که مبنای کارش بر خشونت نیست بلکه انقلابی در برابر بدترین خشونت‌ها بود. انقلابی که در براندازی بر خشونت تکیه نمی‌کند، طبیعی است که در موقع ساختن و تثبیت وضع، هرگز خشونت را روا نمی‌دارد.

به گزارش ایسنا، به نقل از روابط عمومی دفتر سیدمحمد خاتمی، متن کامل سخنان رئیس‌جمهور اسبق کشورمان به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

با افتخار به اینکه در جمع شما عزیزان بستگان و وابستگان عده ای از شهدای عزیز که در هنگامه سخت در خدمت انقلاب و امام و نجات ایران بودند هستم و با بزرگداشت یاد همه شهدای پیش و پس از انقلاب و در جریان جنگ تحمیلی یا حوادث دیگری که رخ داد و آرزوی علو درجات برای همه شهیدان و بخصوص برای روح بلند امام شهیدان، امام خمینی (ره) و با عرض احترام به پیشگاه مردم شریف خوزستان که در دامن خود گروه های مجاهد و مبارز و فداکار برای اسلام و ایران را پرورانده‌اند و نیز در دوران دفاع مقدس بیشترین مقاومت و صبوری را از خود نشان دادند و مشکلاتی که بعد از جنگ هم بود با سعه صدر تحمل کرده و می‌کنند و نیز تشکر از موسسه بهار خرمشهر و سرکار خانم زمانی که در زمینه خدمت به مردم تلاش می کنند. خوشحالیم که در سفر اخیر جناب آقای رییس جمهور برنامه خوبی برای خوزستان عزیز اعلام و ان‌شاءالله عملی خواهد شد.

در آستانه دهه فجر، پیروزی انقلاب اسلامی را به همه ملت شریف ایران و به همه آزادیخواهان و تحول‌خواهان جهان و به همه کسانی که از ظلم و ستم و بیداد و وابستگی و تحقیر انسان به تنگ آمده‌اند تبریک عرض می‌کنم. این انقلاب انقلاب رهایی و آزادی انسان بود، انقلاب حاکمیت اخلاق بر زندگی فردی و جمعی و انقلاب تأمین عدالت که خواسته همیشگی بشر بوده و انقلاب برای حاکمیت اراده مردم بر سرنوشت خودشان. مردمی که در طول تاریخ در اسارت استبداد بوده‌اند و در دوران اخیر استبداد وابسته به بیگانه. من تبریک عرض می‌کنم به همه آنهایی که دلشان برای انسان و انسانیت و معنویت می‌سوزد، بخصوص به ملت شریف ایران و گرامی می‌دارم یاد همه شهیدان انقلاب را بخصوص شهیدان عزیزی که نامشان برده شد و نیز شهیدان شما خانواده‌های عزیزی که پیشگامان حرکت به سوی رهایی و آزادی و سربلندی ملت ما بودند جانشان را دادند و امروز اگر ما دستاوردی داریم از جمله حاصل کار شهیدان است.

انقلاب ما حادثه بزرگی در تاریخ بود. این را فراموش نکنیم. من نگران این هستم که به خاطر بعضی نارسایی‌ها و نقص‌هایی که وجود دارد و طبیعی هم هست و برخی از آنها هم طبیعی نیست. نسل‌هایی که بعد از انقلاب به دنیا آمده‌اند در جریان انقلاب نبوده‌اند و فضای پیش از انقلاب را درک نکرده‌اند برایشان سوء تفاهم ایجاد شود و قدر این انقلاب را ندانند و به خاطر سوء تفاهمات و به خاطر تبلیغات سوئی که از بیرون و درون علیه انقلاب و کشور می‌شود و به خاطر برخی عملکردها حتی این سوء تفاهم از انقلاب به اسلام هم منتقل بشود اسلامی که برای رهایی و آزادی انسان آمده است. این نگرانی هست و ما به عنوان کسانی که دلبسته به انقلاب هستیم همواره باید تأکید بکنیم بر اهمیت انقلاب و نقشی که حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب داشتند و توانستند ما را از بحران ها عبور دهند و کشتی انقلاب را به ساحل آرامش و ثبات برسانند و نیز تردید نکنیم در اسلامی بودن انقلاب. البته منظور از اسلامی بودن انقلاب این نیست که اگر کسانی به هر دلیلی گرایش و آئین دیگری دارند محروم بشوند، خیر! اسلامی که در انقلاب بود زندگی را برای همه کسانی که در متن نظام زندگی می‌کنند می‌خواست.

اینکه امروز مسأله حقوق شهروندی در جامعه ما به درستی مطرح می‌شود و امیدوارم بتوانیم به یک توافقی برسیم و راهکاری پیدا کنیم، یعنی به صورت نظام‌مند همه کسانی که در ذیل نظام برآمده از انقلاب هستند حق و حرمت داشته باشند. همه با هم در کنار هم باشیم همچنان که همه ما هموطنان در طول تاریخ مسلمان و غیر مسلمان و گرایش‌های مختلف اسلامی همه با هم؛ درد استبداد را تحمل کردیم، رنج ها را تحمل کردیم، عقب ماندگی را تحمل کردیم، تلاش برای بهبود مملکت کردیم، امروز هم که در مرحله تحقق نظام جمهوری اسلامی هستیم، همه با هم و در کنار همدیگر باشیم، همه باید حق و حرمت داشته باشند و کسی که برانداز نیست، شهروند جمهوری اسلامی است و باید از همه حقوق برخوردار باشد. این انقلاب اسلامی ما بود. ارزش‌ها و معیارهای اسلامی، هم انگیزه بود و هم هدف. همین مردم‌سالاری و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و اینکه حکومت برآمده از اراده مردم و در مقابل آنها مسئول است این از ارزش‌های والای اسلامی ما و انقلاب ما بود ما باید قدر این انقلاب و امام، اسلام و شهدا و نیز نقشی که در سرنوشت و تاریخ ما داشته‌اند بدانیم و آنها را پاس بداریم.

آنچه برای ما مهم است، شناخت خود انقلاب است و دریابیم که هدف‌های انقلاب چه بود و چه ارزش‌هایی در درون انقلاب وجود داشت، چه ارزش‌هایی را عرضه می‌کرد و چه نظامی را به جای نظام مستبد وابسته گذشته معرفی می‌کرد. شناخت ماهیت ارزش ها و اهداف انقلاب بسیار اهمیت دارد. چرا؟ برای اینکه ما ملاک ارزیابی را بدست آوریم اگر می خواهیم ارزیابی کنیم عملکردها را ملاکی داشته باشیم اگر امام فرمود نگذارید انقلاب به دست نا اهلان بیفتد این نا اهلان را با شناخت معیارها و ارزش‌های انقلاب و سنجش افراد با آن معیارها می‌توانیم بشناسیم و الا هرکسی می‌تواند ادعا کند اهل و مسلمان و انقلابی و طرفدار امام است. این ادعا که کافی نیست. یا حتی اهل‌هایی که سر کار می‌آیند یا هستند که الحمدلله خیلی زیادند، اهل‌هایی هستند و ان‌شاءالله باشند و بعدها می‌آیند آنها هم ممکن است اشتباه کنند. ما ملاک و معیار می‌خواهیم برای ارزیابی حتی اهل هایی که سر کار هستند بنابراین شناخت انقلاب شناخت ارزش های انقلاب شناخت معیارهای انقلاب و شناخت اسلامی که در انقلاب مطرح بود حیاتی است و بعد شناساندن آن موازین به جامعه.

امروز مگر کسانی که دارند ترور و آدم کشی می کنند و با نظرهای تنگشان عرصه را بر خود مسلمانان هم تنگ کرده اند و با وجود ادعاهایی که علیه آمریکا و ... دارند به نفع قدرت های بزرگ در کشورهای اسلامی کار می‌کنند، مدعی اسلام نیستند؟ اسلامی که در انقلاب بود با اسلام این ها متفاوت است؟

به هر حال شناخت انقلاب و ارزش های انقلاب بخصوص برای کسانیکه پیش قدم و پیشگام در این مسأله بودند و روشن کردن مردم نسبت به آن وظیفه مهمی است تا خدای نکرده این حادثه بزرگی که در تاریخ ما رخ داد و مبداء تاریخ جدید ما شد برای نسل های بعد فراموش نشود یا خدای ناخواسته مورد بدفهمی قرار نگیرد.

عملکردها ممکن است غلط باشد، رویکردها ممکن است نادرست باشد، ممکن است در اثر عملکردها مشکلاتی پیدا بشود ولی باید تفکیک بشود بین آن ها و ارزش ها و اهداف انقلاب تا خدایی ناکرده نارسائی و نادرستی کار ما یا بعضی از مشکلاتی که طبیعی یا غیر طبیعی وجود دارد به اصل انقلاب سرایت نکند بلکه همه بکوشیم بر پایه آن ارزش ها این اشکالات را رفع کنیم.

اصلاحات یعنی همین؛ اصلاحات یعنی نقص‌ها و رویکردهای غلط عملکردهای نادرست نقد شود، مورد ارزیابی قرار بگیرد و بر اساس معیارها و ارزش‌هایی که در انقلاب بود و ارزش‌هایی که انقلاب داشت و خواست‌هایی که ملت داشت، آنها را اصلاح کنیم.

در اینجا می‌خواهم چند نکته بیان کنم: انقلاب اسلامی برای تغییر وضع آمد. وضع ناگواری که به لحاظ اخلاقی، معنوی و مادی وجود داشت نظامی که بر سر کار بود بیگانه با منافع ملی و اهدافی که مردم داشتند، بیگانه با دین و آئین و فرهنگ اصیل مردم بود و البته مدعی توسعه کشور بود، ولی توسعه ای که آنها دادند نتیجه اش چه بود؟ فسادد گسترده در همه عرصه ها، نابودی بنیادهای اقتصاد کشور و تبدیل کشور به یک کشور مصرف کننده بسیار شدید و نیز زمینه ساز حاکمیت بیگانگان بر کشور و حاصل کار فسادهای اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی و بدتر از همه تحقیر ملت؛ آزادی ها را محدود کردند که توسعه ایجاد کنند، در حالی که بیش از منافع ملی، منافع قدرت های بیگانه که متضاد با منافع ما بود در نظر داشتند و هزار فامیلی که به الاف و الوف رسید. این وضع بایستی عوض می شد انقلاب آمد تا این وضع را عوض کند.

انقلاب برای عوض کردن همه چیز است والا اگر فقط یک حکومت فاسد مورد نظر باشد با یک کودتا هم تغییر ممکن است که در این موارد اغلب یک حکومت استبدادی جایگزین یک حکومت استبدادی فاسد می شود.

ما عادت کرده ایم همه مشکلات را به گردن دیگران بیاندازیم، البته تا حدودی درست است که بیگانگان مشکل ساز هستند. بیگانگان در این مملکت دخالت می کردند. مگر بعد از مشروطه دخالت بیگانگان و بخصوص انگلیس نبود که رژیم اسبتدادی نفس گیر را روی کار آورد یا وضع روشن ترش 28 مرداد مگر کودتای بیگانه نبود که حکومت فاسد را رو کار آورد یا حکومت فاسد را تقویت کرد؟ دخالت بیگانگان مسلم است.

امروز هم مسلما بیگانگانی که فقط به منافع توسعه‌طلبانه خود می‌اندیشند خیر ما را نمی خواهند. دلشان می خواهد منطقه در اختیارشان باشد و طبعا توطئه می کنند، اما همه مشکل این نیست مشکل در درون ما هم هست، مشکل درونی هم در اثر انقلاب باید رفع شود. حتی خود بیگانگان از زمینه های موجود سوء استفاده و نقشه های خود را عملی می‌کنند. مردم ما می خواهند آزاد پیشرو و برخوردار از توسعه همه جانبه معنوی و مادی باشند و از عقب افتادگی نجات پیدا کنند ولی این خواست کافی نیست این خواست باید تبدیل شود به آگاهی و اراده و نیز زمینه هایش فراهم شود. اگر زمینه های حاکمیت مردم بر سرنوشت فراهم نباشد این حاکمیت تحقق پیدا نمی کند ولو خواست ملت باشد انقلاب می خواهد آن زمینه ها را فراهم بکند اگر انقلاب برای آزادی است باید زمینه های آزادی فراهم بشود. انقلاب خواستار حکومتی است که برآمده از اراده مردم و مسئول در مقابل آنان باشد باید زمینه‌اش فراهم شود نهادها و تشکیلات می خواهد والا یک دولت بزرگ با بوروکراسی سنگین بخصوص اگر متکی به نفت باشد ولو حسن نیت هم داشته باشد عملا میل به تمرکز پیدا می کند از انتقاد بدش می‌آید. نهادهای لازم است تا این تحول انقلابی پایدار شود. این همه امام تکیه می‌کردند به مردم باید حاکمیت مردم در جامعه نهادینه شود احزاب گروه‌ها و تشکیلاتی لازم است که با امنیت بتوانند از حقوق مردم دفاع کنند.

انقلاب آمد تا اوضاع را عوض بکند و زمینه های فسادی را از بین ببرد و اقتصاد پویا. زمینه های توسعه ای متناسب با وضع تاریخی و نیازها و منافع ما را ایجاد کند. اگر ما این ارزش ها را بشناسیم بهتر می توانیم راه را تشخیص بدهیم. درباره انقلاب زیاد صحبت شده است، ولی باز هم لازم است. اگر گفته می شود که انقلاب آمد تا با فساد مقابله شود و نگذاریم فساد فراگیر و نهادینه شود و اگر فسادی هست باید ریشه ای با آن مبارزه شود، برای اصلاح امور و بر گرداندن جامعه به هدف انقلاب است نباید کسانی که چنین می گویند متهم شوند به ضد انقلاب بودن.

اگر بر آزادی بیان و نظر تکیه می شود برای این است که یکی از راههای جلوگیری از فساد و فراگیر شدن فساد و تداوم آن آزادی ها و نقد کردن ها است. اگر می گوئیم مطبوعات مجامع و احزاب و تشکل های غیر دولتی باید حضور داشته باشند اهمیت داشته باشند (در چارچوب قانون نه اینکه هرج و مرج باشد) این برای جلوگیری فساد است این درست در جهت دفاع ارزش هایی است که انقلاب ما می خواست.

اگر خیرخواهانی می‌گویند مردم ما قبل از انقلاب تحقیر شده بودند، یعنی زن ما، مرد ما، جوان ما جز با ابراز اطاعت از رژیم و همراهی با آن حق زندگی و نفس کشیدن نداشت. انقلاب آمد تا این مردم خودشان بر سرنوشتشان حاکم شوند و حق و حرمت داشته باشند. اینها ارزش های انقلاب است. اگر در جایی هست که این مسائل نیست یا رویکردها و عملکردها به این سو نیست، تذکر اصلاحی دقیقاً به این معناست که ارزش های اصیل انقلاب رعایت شود.

نباید عده‌ای باشند که به محض اینکه چیزی را نمی‌پسندند، چون امکانات دارند و صدایشان بلندتر است، دیگران را متهم به همه اتهامات کنند و حتی حق دفاع را از آنان بگیرند.

به هر حال شناخت اصل انقلاب، ارزش های آن و اهدافی که داشت برای بدست آوردن ملاک ارزیابی هم روی عملکردها هم روی تکلیف خودمان که به کدام راه برویم و هم اصلاح امور امری لازم و ضروری است هم برای حفظ نیروهای بعد از انقلاب در دامن انقلاب و نظام اسلامی.

درباره انقلاب بحث های فراوانی شده و با اجازه می خواهم در اینجا به نکته ظریف و حساس دیگری اشاره کنم و آن نسبت میان انقلاب اسلامی و خشونت است. می دانید که قبل از انقلاب گروه هایی بودند که علیه رژیم مبارزه می کردند و قائل به مبارزه مسلحانه بودند و از جمله ترور. حضرت امام هیچ گاه با این جریانات کنار نیامدند و شیوه و روش آن ها را تأیید نکردند، چرا که انقلاب ما انقلاب خشونت علیه خشونت نبود، بلکه انقلاب رحمت علیه خشونت بود.

من می‌گویم پیدایش جریاناتی مثل منصورون خودش نشان دهنده تفاوت انقلاب ماست با انقلاب هایی که در دنیا رایج هست. مگر نه این که این گروه های مؤمن در برابر انحراف بعضی گروه های مدعی مبارزه و با تعهد به راه امام و راه ملت پدید آمدند؟

گفته شده است که انقلاب با خشونت هم سو و هم عنان است حرف بی ربطی هم نیست انقلاب اصولا یعنی ازاد شدن دفعی انرژی های نهفته شده و خواست ها وگرایش ها و این انرژی ها ممکن است تخریب هایی هم داشته باشد نه تنها نظام قبلی را نابود می کند از بین می برد ممکن است ترکش هایش خیلی از جاهای دیگر را بگیرد بخصوص روحیه انقلابی روحیه نفی غیر است. منتهی غیری که در صورت نظام ناپسند ظاهر شده است. و بعد از اینکه انقلاب پیروز می شود ممکن است انقلابیون جز خود را و حتی مردم را غیر بدانند و به تصفیه های وسیع دست بزنند و چنان دایره خود را تنگ ببینند که بیشتر افراد از آن دایره خارج باشند. شما انقلاب فرانسه را ببینید. اما انقلاب اسلامی راه دیگری را باز کرد که انقلابی می توان بود و خشن نبود البته این درس برگرفته از سنت و روش پیامبر عظیم الشان اسلام است. با این همه خشونتی که علیه پیامبر شد و سختی که کشیدند وقتی پیروز شدند و قدرت اسلام تثبیت شد در فتح مکه ایشان انتقام نگرفت. شعار دادند الیوم یوم الملحمه؛ روز جاری کردن خون و حماسه و انتقام است فرمودند نه الیوم یوم المرحمه، یعنی انقلاب با رحمت همراه بود این درس اسلام است انقلاب ما هم همین طور بود و همین را می‌خواست.

انقلاب اسلامی انقلابی بود که بازوی مسلح نداشت بازوی ان مردم بودند سلاحش کلام بود. حتی در روزهای اخری که امام در پاریس تشریف داشتند سوال کردند شما دستور عملیات نظامی و حرکت مسلحانه می دهید؟ گفتند نه. بنده اجازه نمی دهم اگر روزی صلاح و لازم باشد اجازه می دهم ولی هیچ گاه آن روز پیش نیامد.

انقلاب ما انقلاب رحمت بود نه خشونت. تفاوت کار ان با انقلاب های دیگر این است که مبنای کارش بر خشونت نیست بلکه انقلابی بود در برابر بدترین خشونت ها. من در مصاحبه‌ای در خارج از کشور گفتم انقلابی که در براندازی بر خشونت تکیه نمی کند طبیعی است که در موقع ساختن و تثبیت وضع هرگز خشونت را روا نمی‌دارد.

این انقلاب به جمهوری اسلامی ختم شد الان چه باید بکنیم؟ الگوسازی. یعنی باید این الگو را چنان بسازیم که در آن انسانها احساس امنیت کنند رفاه و پیشرفت داشته باشند. عدالت بر جامعه حاکم باشد و همه زمینه های پیشرفت برای کشور فراهم آید. هر کس توانست این کار را بکند و در این راه گام بردارد او انقلابی راستین است ما باید بگوییم در نظاممان علاوه بر مردم سالاری، آزادی، امنیت، اخلاق و معنویت (امری که متأسفانه در دنیای امروز کمتر آن را می بینیم) وجود داشته باشد. اگر چنین کردیم ما انقلابی هستیم و راه انقلاب را رفته‌ایم.

از خداوند متعال برای همه‌تان آرزوی سعادت و سلامت می‌کنم.

امیدوارم که جامعه ما بسوی همدلی بیشتر رفع کدورت‌ها و سوءتفاهم‌ها پیش رود و همه الگوهایی که دراین جامعه هستند چه آنهایی که در زندان و حصر هستند و امیدوارم هرچه زودتر شاهد آزادی آنان باشیم. چه آنها که در خارجند دست به دست هم بدهند و برای اهداف انقلاب و برای عظمت و پیشرفت کشور همه با هم تلاش بکنند و بتوانیم بهتر و بیشتر رحمت و شفقت انقلاب را تجربه بکنیم تا خشم و غضب آن را. باز هم سالروز پیروزی انقلاب عظیم اسلامی را تبریک می گویم و ان‌شاءالله در سالروز پیروزی همه مردم با حضور و شور خود دلبستگی شان را به این انقلاب و به سرنوشت کشور و ملت نشان خواهند داد.»

بر اساس این گزارش، در ابتدای این دیدار، جمعی از حاضران در جلسه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پرداختند.