صدا

صدا

صدا بدون سانسور sedaIR.ir
صدا

صدا

صدا بدون سانسور sedaIR.ir

مدل های کت شلوار مجلسی آقایان

زیباترین مدلهای کت شلوار مجلسی برای مهمانی و مجالس رسمی و خاص

مدل کت شلوار مجلسی آقایان ۲۰۱۴

مدل های کت شلوار مجلسی آقایان ۲۰۱۴

کت شلوار مجلسی آقایان ۲۰۱۴

مدل های کت شلوار مجلسی آقایان ۲۰۱۴

کت شلوار مجلسی آقایان   ادامه مطلب ...

تصویری از آوازخوانی دختر شجریان


 تصویری از آوازخوانی دختر شجریان

آوازخوانی دختر شجریان

آوازخوانی دختر شجریان

 دختر شجریان

مجتبی جباری از تیم ملی خداحافظی کرد!


مجتبی جباری از تیم ملی خداحافظی کرد!

ناراحتی کروش از شماره 8: چرا به من نگفت؟

ورزش > فوتبال ملی - مجتبی جباری از تیم ملی خداحافظی کرد! حالا در رزومه شخصی او باید نوشت؛ شروع بازی های ملی سال 84 و پایان بازی های ملی سال 93.
سعید اکبری: همزمان با فرا رسیدن سال جدید، مجتبی جباری هم یکی از غافلگیر کننده ترین تصمیمات زندگی خود را گرفت. او که در خردادماه سال گذشته در کنار تیم ملی ایران موفق شد به جام جهانی صعود کند، ترجیح داد پیش از سفر به برزیل، انصراف خود را اعلام کند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ؛ این تصمیم غیرمنتظره زمانی از سوی مجتبی گرفته شد که روزنامه های ایران در تعطیلی محض بودند و خبرگزاری ها هم تنها به انعکاس اخبار روزانه می پرداختند. جباری از اواخر سال 92 به فکر خداحافظی از تیم ملی افتاد. تقریبا بعد از اردوی آخر تیم ملی و بازی های دوستانه با کویت و گینه. روزهایی که مجتبی کمتر در جمع هم تیمی هایش حاضر می شد و تقریبا جایگاه همیشه ثابتش در تیم هم با مدعیان جدیدی روبرو بود. این بازیکن بی آنکه کارلوس کروش سرمربی تیم ملی را در جریان بگذارد، پس از سنجیدن تا کردن شرایط، تصمیم گرفت تا از بازی های ملی خداحافظی کند. این پیغام هم با واسطه به سرمربی تیم ملی منتقل شد. یعنی خبر بی آنکه تماسی بین کروش و مجتبی باشد به سرمربی رسید و مجتبی تقریبا در آستانه بازنشستگی از تیم ملی فوتبال قرار گرفته است. بدین ترتیب مجتبی با 28 بازی و 3 گل، پرونده بازی های ملی خود را می بندد. نزدیک به 9 سال قبل، وقتی او در بازی تشریفاتی ژاپن و ایران در راه مقدماتی جام جهانی 2006 به میدان رفت و خوش درخشید، ژاپنی ها لقب «زیدان آسیا» را به جباری دادند. مجتبی خیلی زود تبدیل به یکی از امیدهای ایران در جام جهانی شد اما پارگی رباط صلیبی در فاصله دو هفته مانده به شروع رقابت ها او را خانه نشین کرد. جباری حتی پس از بازگشت دیگر آن بازیکن سابق نشد. حضور در تنها 28 بازی ملی هم نشان می دهد این بازیکن در تیم ملی هیچگاه نتوانست فروغ باشگاهی را داشته باشد. آخرین حرکت درخشان جباری در عرصه ملی به بازی قطر در خرداد سال گذشته بازمی گردد که با قوچان نژاد پاس گل برتری ایران را داد. جباری که تا به حال افتخار حضور در جام جهانی را نداشته و در جام ملت های آسیا هم افتخاری با ایران به دست نیاورده، حالا خود را از حضور در جام جهانی برزیل هم محروم کرده است.
مشکل زانو یا دوری از ترکیب؟! 
ادامه مطلب ...

خنده ناک جدید

خنده ناک جدید
-  آقا من یه اعتراف دارم! اون بچه مردمی که همیشه پدر مادرتون ازش تعریف می کنن و بهتون سرکوفتشو میزنن، منم... حلالم کنید.

-  یکی از بزرگترین دغدغه های زندگیم اینه که وقتی یکی داره باهام حرف میزنه من باید تو کدوم چشمش نگاه کنم؟ راست؟ چپ؟ وسط پیشونیش؟ دماغش؟ هیچکدام؟

-  تو یه پاساژ راه می رفتم که یهو خوردم به یه نفر و اون افتاد زمین. سریع رفتم بلندش کنم و گفتم واقعا عذرخواهی می کنم و وقتی دستشو گرفتم دیدم طرف از این مجسمه های مانکنی هست که جلوی مغازه میذارن. اطرافمو که نگاه کردم دیدم یه یارو داره بهم نگاه می کنه و یه لبخند تمسخرآمیز هم رو لباشه. بهش گفتم خنده داره؟ من فکر کردم آدمه. یارو چیزی نگفت، خوب که دقت کردم دیدم همونم یه مانکن دیگه است.

-  تنها راهی که همه مردم مجبور بشن از زیر گذر چهار راه ولیعصر استفاده کنند اینه که اطراف چهار راه رو مین گذاری کنن، خندق بکنن، بعد تمساح بندازن توش. البته باز یه راهی پیدا میشه که از زیرگذر استفاده نشه بدون شک!

-  حالا عکس تو برف تموم شد، تا چند روز دیگه ولنتاینه: من و عشقم. من و کادوهام. من و این خرس کوچولو. من واین خرسِ گونده با کادوش. من و جوجوم! من وخرم! والا!

-  بهترین راه خودکشی: بری وسط کویر ساقه طلایی بخوری ... بد میگم؟ با چایی هم میخوری باز تشنه ات میشه! معلوم نیس از چی ساختن.

-  یه داستانِ قدیمی هم هست که میگه: وقتی یه دختر لباس میخره، امکان نداره جلوی آینه باهاش نرقصه!

-  دوست عزیز به مهمونی یا مسافرت می ری سعی کن خوش بگذرونی، ماموریت عکاسی که نرفتی از هر سکانست عکس می گیری!

-  مامانم: پاشو بیا شام بخور
- نمی خورم ...
مامانم: باشه نخور!
دو دقیقه بعد: نخور ببینم کجا رو می گیری! سه دقیقه بعد: نخور فشارت بیفته ضعف کنی! چهار دقیقه بعد: نخور از گشنگی بمیری؛ شکل اسکلت شدی از بس غذا نمیخوری! ... همش منو دِق بده ... بیــــــــــــــا کوووفت کن میخوام جمع کنم...!

-  دیروز سر چار راه یه نفر اومد گفت: گل می خوای؟ منم مثل فیلما پنج تومن دادم و گفتم همشو بده. بعد یارو گفت: ببخشید آقا دونه ای چهارتومنه! تو عمرم انقدر تحقیر نشده بودم.

-  غیرممکنه توی مدرسه های ایران درس خونده باشی و این جمله رو نشنیده باشی: ببینید همه تون صفر بشین، یه دوزاری از حقوق من کم نمی کنن. همتونم 20 بشین یه دوزاری به حقوق من اضافه نمی کننن!

-  اتاق دخترا مرتبه تا وقتی که نوبت می رسه به: حالا من چی بپوشم؟

-  این روزا! اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن سریع فرار کنین ... قضیه خونه تکونی عیده!

-  دوستای صمیمی وقتی بهشون فحش می دی ناراحت نمیشن ... اول می خندنبعد یه فحش بدتر بهت می دن!

-  توی ایران واسه رانندگی یا باید گواهینامه داشته باشی یا نیسان!

-  تفاوت قصه گفتن والدین من با بقیه؛ والدین اونا: یکی بود یکی نبود ... یه پری کوچولو بود که ...
والدین من: یه روز یه جن از یه قبرستون اومد بیرون و گفت اومدم اون بچه ای که نمیخوابه رو بخورم ... منم هر شب غش می کردم ولی اینا فکر میکردن خوابیدم!

-  این دخترایی که عکس چشمشونو میزارن رو پروفایلشون: اینا هنوز دماغاشونو عمل نکردن!

-  به سلامتی اون گارسونی که وقتی برای بار اولت رفتی تو یه رستوران و گفتی «همون همیشگی»، تو رو جلوی دوستات ضایع نکرد و رفت گرون ترین غذاشونو آورد که دوباره از این غلطای زیادی نکنی!

-  توی همایش روابط زناشویی، سخنران از خانم هاا حاضر در جلسه خواست تا در همون لحظه به شوهراشون با اس ام اس بگن «عاشقتم» و بعد جواب های رسیده رو بلند در سالن بخونن. حالا به تعدادی از جواب ها توجه کنید:
1- با من بودی؟
2- متوجه منظورت نمیشم؟
3- باز ماشین رو کجا کوبوندی؟
4- چقدر پول لازم داری حاشیه نرو.
5- چیه باز امشب مامانت اینا دعوتن خونمون؟
6- یه راست برو سر اصل مطلب ...
7- باز چه دسته گلی به آب دادی؟

-  کافیه از یکی خوشت بیاد، یا میمیره، یا فلج میشه، یا عاشق یکی دیگه اس؛ در بهترین حالتم میره خارج!

-  برنامه بفرمایید شام کم کم بهمون میفهمونه که در این چند سال، فرار «سیرابی»ها بیشتر از «مغز»ها بوده!

-  از رمانتیک ترین صحنه های زندگی هر آدمی اونجاییه که اولین نفر باشه که بشقاب ته دیگ به دستش میرسه، واسه چند ثانیه حس پادشاهی بهت دست میده!

-  همیشه یه مسواک مرموز تو دستشویی هست که معلوم نیست صاحبش کیه!

-  خرج عروسی رو که ما پسرا میدیم اونوقت می گن «عروسی». خونه ام که ما پسرا می گیریم میشه خونه «عروس». از اون بدتر جونت درمیره کار می کنی یه ماشین می خری اونم میشه ماشین «عروس». دیگه بدتر 4 روز دیگه بچه برادرت به مامانش میگه مامان مامان بریم خونه زن عمواینا! اون وقت دخترا میگن حقشون ضایع شده!

-  به بعضیام باید گفت: دوست عزیز در آیین نامه بخش حق تقدم، اشاره ای به قیمت خودروی شما نشده است!

-  صدای اس ام اس گوشیم اومد، از اتاق دویدم سمت گوشیم، بابام تا منو دیده می گه: اس ام اس اومده پسرم استخون که نیست. واقعا مرسی بابا!

- این سامان گلریز (برنامه بهونه) کلا آشپزی ایرانیو زیر سوال می بره: غذای مورد نظر: سبزی پلو با ماهی. مواد لازم: بستنی دایتی، تک ماکارون. سس رژیمی دلپذیر ... دنت شکلاتی!

-  گاهی یه چیزایی تو یخچال پیدا می کنم که فقط دو سه سال از خودم کوچیک ترن!

-  بالاخره حکمت «آی سی یو» رو در بیمارستان دریافتم. جمله ای حکیمانه از جناب عزراییل خطاب به بیمار: I SEE YOU!

 امیدوارم شانه تخم مرغ تان در راه بشکند، در برنج تان فضله موش ببینید، قوطی روغن تان سوراخ و حبه پنیرتان تاریخ گذشته باشد! (انجمن دلشکستگان فاقد سبد کالا)

-  از چیزایی که علم فیزیک نتونسته ثابت کنه اینه که بدن انسان چطوری دوتا استکان چایی می گیره دو لیتر تحویل می ده! والا!

-  داداشم مث این شوفر اتوبوسا یه فلاسک چایی گذاشته پایین میز کامپیوتر همینطور که نگاش به مانیتوره خم می شه میارتش بالا... انگار قراره ماشین از جلو بیاد!

-  دختره اومده بود عطاری به فروشنده میگه:
1000 تومن زردچوبه بده
1000 تومن فلفل سیاه بده ...
بعد از اینکه فروشنده کشیده داده، بعد دختره میگه خب آقا چقدر میشه؟

-  سیب زمینی بخریم، ماشین دربست بگیریم تا شهرک صنعتی ساوه ببریم، بدیم کارخونه مزمز برامون چیپسش کنه، بریزه تو دستمون بیاریم ... خیلی ارزون تر درمیاد از اینی که میفروشه. تازه هواشم کمتره!

-  اصن اوضاع به هم ریخته! کار داره به جایی میرسه که اگه 10 دقیقه تو خیابون سرپا وایسی، یهو پارکبان میاد یه کاغذ میچسبونه رو بلوزت و پول میخواد...!

-  خانمه نوشته: امروز بعد از سه ماه ورزش و رژیم، واستادم جلوی شوهرم. برگشته میگه: حالا دیگه فقط اخلاقت بیخوده!

شوماخر از کما خارج شد

  شوماخر از کما خارج شد

مایکل شوماخر امروز برای دقایقی از کما خارج شد و به هوش آمد.

به نقل از آسوشیتدپرس، مایکل شوماخر، راننده بازنشسته و افسانه‌ای فرمول یک که بر اثر حادثه در پیست اسکی کوه‌های آلپ در فرانسه به کما رفته بود، امروز برای دقایقی از کما خارج شد و به هوش آمد.

قهرمان هفت دوره مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک چند ماه پیش هنگام اسکی در ارتفاعات آلپ دچار حادثه شد و به دلیل برخورد شدید سرش با یک تخته سنگ به کما رفت.